عشق مامان.آقا آرتاعشق مامان.آقا آرتا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه سن داره

پسر پاییزی من

سکسکه و تکونهای آرتای من

آرتا جون مامان شما خیلی قشنگ تکون میخوری.هزار الله اکبر بهت مامان جان شما خیلی شیطون و هوشیار هستی .و اینکه کامل گلیمتو از آب میکشی بیرون  مثلا وقتی من تو خوب یکم بد میخوابم شما انقدر لگد میزنی تا مامان بیدار شه و جاشو عوض کنه. تا به شکمم دست میزنم شما سریع بلند میشی و تکون میخوری با بابا محسن خیلی خوب رابطه بر قرار میکنی.تا باهات صحبت میکنه و میگه آقا آرتا برای بابا تکون بخور فوری تکون میخوری.باابایی هم کلی ذوووووووووووقققق میکنه منم که دیگه هیچی.غش و ضعف و همه چی با هم و همش هم در حال سکسکه هستی.اونم سکسکه های طولانی.دلم میخواد کلی بچلونمت وقتی سکسکه میکنی.شکم من خیلی بامزه میپره بالا.وای مامانی فدات شه پسرم شما هنوز ن...
21 شهريور 1392

چکاپهای نفس من

سلام همه کس زندگی مامان خوبی پسرم.میدونم که خوبی.چون خدارو شکر همش در حال آتیش سوزوندنی عزیزم چند وقت پیش یعنی 33 هفته و 3 روزت بود که بابا بابایی رفتیم سونو خیلییییییییییی معطل شدیم من خسته شده بودم و بابایی هم هی میرفت که چرت بزنه و من فوری میزدم بهش خلاصه بعد از حدود 3 ساعت رفتم داخل و دیدمت.وای خداااااااااااااا شکرت به نظرم خیلی ناز بودی بابا هم میگفت نازی .من همش به دکتر میگفتم خانم دکتر این پسر من واقعا خوشگله یا به نظر من که مامانشم خوشگله.دکتر هم میخندید در نهایت هم گفت بیشتر شبیه من هستی ولی احتمالا فرم چشمات شبیه بابایی میشه فدای پسر خوشگل خودمممممممم آهان یادم افتاد بگم بهت که دکتر گفت وزنت حدود 1700 هست.گفت رو...
21 شهريور 1392
1